تاريخ : چهار شنبه 20 دی 1392برچسب:, | 12:45 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

مختصری از زندگینامه حضرت امام حسن عسکری (ع): امام حسن عسکری (ع) درسال 232(ه ق) درمدینه چشم به جهان گشود وآن حضرت را در سن دوسالگی به همراه پدر بزرگوارش در زمان متوکل عباسی به عراق آوردند . امام بعد از شهادت پدرش درسن 22 سالگی به امامت رسید ودر عراق به نشر معارف اسلامی پرداخت .تا اینکه خلفای عباسی امام را همچون پدرش به سامراء بردندودریک پایگاه نظامی تحت نظر قرار داده وزندانی کردند. به همین جهت آن حضرت را لقب عسکری دادند. امام درمدتی که درسامرا بود . برای اینکه شیعیان را با مسئله غیبت امام زمان (عج) آشنا کند از طریق افراد معدود وخاصی با شیعیان تماس حاصل می کرد ومطالب لازم را برای آنها یاد آوری می نمود . سرانجام آن حضرت درسال 260 (ه ق) در سامراء مسموم وبه درجه رفیع شهادت نائل گردید.

تاریخ غمبار شیعه سرشار ازغربت اهل بیت پیامبر گرامی اسلام(ص) است. قمر یازدهم آسمان امامت و ولایت؛ وجود پربرکت حضرت امام حسن عسکری(ع)همچون اجدادبزرگوارش برای مردم چون راهنمایی امین در مسیر هدایت بودند، اما افسوس که از وجود مبارک و پرفیض ین ا مام همام نیزبه دلایل متعددبهره شایانی برده نشد. او که با بياني شيرين و جذاب و شخصيتي الهي، باشکوه و وقار و مفسري بي نظير براي قرآن مجيد بود. راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و بويژه براي اصحاب بزرگوارش - درا يام عمر کوتاه خود - روشن کرد. امام حسن عسکري(ع) در سال 232 هجري در مدينه چشم به جهان گشود. مادر والا گهرش سوسن يا سليل، زني لايق و صاحب فضيلت بود و در پرورش فرزندنهايت مراقبت را داشت تا حجت حق را آن چنان که شايسته است، پرورش دهد. اين زن پرهيزکار در سفري که ا مام عسکري (ع) به سامرا داشت، همراه امام بود و در سامرا از دنيا رحلت کرد. کنيه آن حضرت ابامحمدبود. دوران عمر 29 ساله امام حسن عسکري (ع) به سه دوره تقسيم مي گردد که دوره اول 13 سال است که زندگي آن حضرت در مدينه گذشت، دوره دوم 10 سال در سامرا پیش از امامت و دوره سوم حدود 6 سال ا مامت آن حضرت مي باشد. دوره امامت حضرت عسکري(ع) با قدرت ظاهري بني عباس رو در رو بود. خلفايي که به تقليد هارون در نشان دادن نيروي خود بلند پرواز يهايي داشتند. امام حسن عسکري (ع) از 6 سال دوران امامتش، سه سال را در زندان گذرانيد. زندانبان آن حضرت، صالح بن وصيف، دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود تا بتواند آن حضرت را آزار بيشتري دهد، اما آن دو غلام که خود از نزديک ناظر حال و حرکات امام بودند، تحت تأثير آن امام بزرگوار قرار گرفته، به صلاح و خوش رفتاري گرا ييده بودند. وقتي از اين غلامان جوياي حال امام شدند، مي گفتندا ين زنداني روزها روزه داراست و شبها تا بامدادبه عبادت و راز ونياز با معبود خود سرگرم است وبا کسي سخن نمي گويد. عبيدا... خاقان، وزير معتمد عباسي با همه غروري که داشت، وقتي با حضرت عسکري(ع)ملاقات مي کرد، به احترام آن حضرت برمي خاست و آن حضرت را بر مسند خود مي نشانيد. پيوسته مي گفت: در سامره کسي را مانند آن حضرت نديده ام، وي زاهدترين و داناترين مردم روزگارا ست. پسر عبيدا... خاقان مي گفت: من پيوسته احوال آن حضرت را از مردم مي پرسيدم. مردم را نسبت به ا و متواضع مي يافتم. مي ديدم همه مردم به بزرگوار ي اش معترفند و دوستدار او مي باشند. با آنکه امام حسن عسکری(ع)جز با خواص شيعيان خود معاشرت نمي کرد، دستگاه خلافت عباسي براي حفظ آرامش خلافت خود بيشتر اوقات، آن حضرت را زنداني و از معاشرت ممنوع میکرد.

نحوه شهادت : مسموم کردن و به شهادت رساندن ائمه معصومین(ع) همچون گذشته وجود داشت و در موارد متعددی خلفای اموی و عباسی این سیاست را به اجرا درآورده بودند، البته امامان شیعه(ع)نیز کوشیده بودند تانقشه های شوم آنها را به شکلهای گوناگون برای مردم آشکار کنند تا چهره واقعی آنان برای آیندگان روشن شود. امام حسن عسکری(ع) با دانش ویژه ای که داشت، پیش بینی کرد در آینده ا ی نه چندان دور زندگی دنیایی را ترک خواهد کرد و راهی پیشگاه خداوند خواهد شد. آن امام همام، شهادت خود را در آینده نزدیک به مادر بزرگوارش خبر داد. قلب مادرا زا ین خبر هولناک به درد آمد و آثار غم و اندوه در او پدیدار گردید و گریست. امام(ع)مادرش را تسلی داد و گفت: مادر!امر خدا حتمی است،بی تابی مکن!در سال 260 ق آن مصیبت ا تفاق ا فتاد و همان گونه که آن حضرت خبر داده بود، در آن سال ا مام حسن عسکری(ع)به شهادت رسید.چند روز پیش از شهادت، آن حضرت را نزد طاغوت زمان «معتمد عباسی » بردند، در حالی که «معتمد » سخت ناراحت بود، چون می دید و می شنید که مردم همگی امام ابومحمد(ع) را تعظیم و احترام میکنند و او را در فضیلت بر همه علویان و عباسیان مقدم میدارند.ا زا ین جهت در پی قتل آن حضرت برآمد و زهر کشنده ای را به وی خوراند. امام(ع) همین که آن زهر را خورد، تمام بدن شریفش مسموم شد و در بستر بیماری ا فتاد و به درد شدیدی دچار گردید. «معتمد » به پنج نفر از خواص و درباریانش از جمله به «نحریر » دستور داد که مواظب خانه امام(ع)باشند و تمام امور و جریانها را زیر نظر بگیرند، همچنین به پزشکان دستور داد که هرصبح و شام از حال امام(ع)باخبر باشند، همین که روز دوم فرا رسید، به «معتمد » خبر دادند که بیماری حضرت وخیم شده است. «معتمد » به پزشکان فرمان داد که حق ندارند از منزل امام بیرون روند و به دلیل اینکه حال امام حسن عسکری(ع)رو به وخامت نهاده بود، گفت: از کنار بستر او جدا نشوند. «معتمد « ،» حسین بن ابی شوارب »، قاضی ا لقضاه را به همراه 10 نفر به منزل امام فرستاد و به آنان دستور داد که شب و روز در آنجا باشند و جریانها را زیر نظر بگیرند و سپس شهادت دهند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته ا ست. با وجودا ین، به جز پزشکان مأمور خلیفه، 15 نفر دیگر از سوی «معتمد » خلیفه عباسی در خانه حضرت بودند. امام حسن عسکری(ع) در شب رحلت در یک اتاق، به دور از چشم مأموران حکومت نامه های بسیاری به نقاط مختلف شیعه نشین نوشت و آن را به وسیله پیکی ارسال نمود. حال امام بدترشد، پزشکان از او ناامید شدند. در لحظات آخر زندگی، همواره زبانش به ذکر خدا مشغول بود وا و را ستایش میکرد و لبهای مبارکش ا ز تلاوت قرآن مجید باز نمی ایستاد. سرانجام امام(ع)رو به سمت قبله کرد و روح پاکش به پیشگاه خدا پرواز نمود. این حادثه جانگداز، روز جمعه هشتم ربیع الاول سال 260 ق پس از نماز صبح اتفاق افتاد. ارتحال نابهنگام آنا مام بزرگوار ضایعه بزرگی بود که در آن روزگار بر مسلمانان وارد شد و آنان رهبر و پیشوای محبوب و مصلح بزرگ خود راا ز دست دادند؛ کسی که همواره غمخوار ضعیفان و یتیمان و مستمندان بود. خبر شهادت ا مام(ع)در سراسر شهر «سامرا » پیچید.ا ین خبر همچون صاعقها ی هولناک بود که تمام مسلمانان را بسرعت به منزل امام(ع) رسانید. همگی مشغول گریه کردن ونوحه سرایی بودند. مردم به احترام امام حسن عسکری(ع)بازارها را بستند و در شهر عزاداری کردند. گویی شهر «سامرا » به صحرای قیامت تبدیل شده بود. «عثمان بن سعید عمری » متصدی ا مر غسل، کفن و دفن حضرت شد. این سخن با اعتقاد شیعه به اینکه امام(ع) را باید امام(ع) بعدی غسل دهد، کفن کند و نماز بخواند، منافاتی ندارد؛ چون اولاً: این امر مربوط به حالت عادی است، نه در شرایط سخت و مورد تقیه، ثانیاً: «عثمان بن سعید عمری » به نیابت از حضرت مهدی(عج) عهده داراین ا مر بود. و ثالثاً: ممکن ا ست در همین شرایط به صورت مخفی حضرت مهدی(عج) به این امر مبادرت نموده بود،لیکن به جهت شرایط خفقان و تقیه به ظاهر «عثمان بن سعید عمری » تصدی این امر را برعهده گرفته باشد. در هر حال، «عبیدا... بن خاقان » میگوید: وقتی پیکر مطهر امام عسکری(ع) آماده دفن شد، خلیفه برادر خود «ابوعیسی بن متوکل » را فرستاد تا بر پیکر آن حضرت نمازبگزارد. هنگامی که جنازه رابرای نماز روی زمین گذاشتند، «ابو عیسی » نزدیک شد وصورت آن حضرت را باز کرد و آن را به علویان، عباسیان، قاضیان، نویسندگان و دیگر شاهدان نشان داد و گفت:ا ین «ابو محمد عسکری »ا ست که به مرگ طبیعی درگذشته ا ست و فلان و فلان از قضات و پزشکان و خدمتگزاران خلیفه نیز شهادت میدهند! سپس روی جنازه را پوشاند و بر او نماز خواند و فرمان داد که جنازه را برای دفن ببرند. این شیوه تجربه شده حکام عباسی در مورد امامان شیعه(ع)بود و مردم بویژه شیعیان نیز کم وبیش باا ین شیوه آشنایی داشتند.بنا به نقل «شیخ صدوق » پیش از اقامه این نماز، نمازی دیگر بر بدن آن حضرت در لحظاتی پیش در درون خانه اقامه شد. «عقید خادم » از منزل خارج شد و به «جعفر » که بر در خانه ایستاده بودو شیعیان به او تعزیت میگفتند، گفت: «سرورم برادرت را کفن کردند. پس بر او نماز بخوان .» ناگهان ا مام مهدی)عج( جلو آمد و گفت: عمو، عقب بایست. من سزاوارترم که بر پیکر پدرم نماز بخوانم. طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) در اول ماه ربیع ا لاول ( 260 ق) با زهری که «معتمد » برای آن حضرت تدارک دیده بود، بیمار شد و در هشتم همان ماه رحلت نمود. بنابراین، امامت امام مهدی(عج)از همین تاریخ آغاز شد و آن حضرت تا به ا مروز در پس پرده غیب قرار دارد. به امید روزی که آن حضرت ظهور و جهان را پر از عدل و قسط کند.

نویسنده نخعی /امام جماعت مسجد



تاريخ : جمعه 20 دی 1392برچسب:شهادت امام حسن عسکری(ع),نحوه شهادت امام حسن عسکری(ع),امام یازدهم,سیزدهمین معصوم, | 12:33 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

بیست و هشتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

ولادت
در نيمه ماه رمضان سوم هجري، اولين فرزند علي عليه‌السلام و فاطمه سلام الله عليها به دنيا آمد. پس از ولادت، نامگذاري از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاري پروردگار ماند.
تا اينکه جبرئيل ،امين وحي، فرود آمد و گفت: « خدايت سلام مي‌رساند و مي‌گويد چون علي براي تو همانند هارون براي موسي است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون عليه السلام يعني شبّر قرار ده!»
رسول خدا فرمود: « زبان من عربي است و شبّر، عبري است.»
جبرئيل گفت: « شبّر در زبان عرب به معناي« حسن» است.»
به اين ترتيب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنيه‌ي آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترين القابش« سيد» و «سبط» و «تقي» است.
نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته‏اند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمويشان، سپردند تا او را از شيري که به خاطر زايمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شير دهد. بعدها نيز رسول خدا براي امام حسن، ادعيه‌ي عافيت و حرزهاي مخصوص چشم‌زخم را خواندند.
ذکر امام در قرآن
ذکر امام حسن عليه السلام در قرآن : قرآن مجيد مشتمل است بر يادکردي از شخصيت‌ها، از خوبان يا از بدان، ليکن اين يادکرد گاهي همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسي و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصيف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علي عليه‌السلام نازل شده است.) درباره امام حسن عليه السلام نيز آياتي به صورت توصيف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آيه تطهير ، آيه ذوي القربي و آيه اولي الامر.
رابطه امام حسن عليه السلام و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم : امام حسن عليه السلام بيشتر از هفت سال با رسول خدا زندگي نکرد، ولي در همين مدت به شدت مورد عنايت آن حضرت بود و استفاده‏هاي علمي و تربيتي فراواني برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسيار فراوان بوده و آن حضرت، گاهي نوه‌اش را در کارهاي بزرگي همانند بيعت رضوان و مباهله با نصاراي نجران هم شرکت مي‌داده است. رسول خدا درباره‌ي او تعريف و تمجيدهاي فراواني نموده است که امام بعدها به مناسبت‌هاي مختلف، از آنها براي معرفي شخصيت الهي خويش سود جست.
امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله عليها امام حسن عليه السلام با مادر خود، فاطمه‌ي اطهر، رابطه‏اي عميق و متعالي داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازي‌هاي کودکانه مي‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشويق مي‌نمود. حسن نيز گزارش سخنان رسول خدا را پيش از هر کس، از مسجد به مادر مي‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت مي‌کرد و از آن درس‌ها مي‌گرفت.
اين ارتباط صميمي در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که اين دو به همراه هم و با تن و قلبي آزرده به زيارت قبر رسول الله و بقيع مي‌رفتند و شگفت آن که اين رابطه پس از ارتحال مادر نيز باقي ماند؛ به طوري که فاطمه پس از وفات دست‌هاي مجروح خويش را از کفن بيرون آورد و حسنش را در آغوش کشيد. امام حسن نيز سال‌ها بعد در حضور دشمناني همانند معاويه و مغيره بن شعبه مصيبت مضروب شدن مادر را يادآور شد.
امام حسن در دوران پيش از خلافت پدر : از اين دوران اطلاع زيادي در دست نيست. فقط اين مقدار مسلم است که امام عليه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روي دلسوزي در تأمين رفاه پدر مي‌کوشيده و گاه همراه او در برخي فعاليت‌هاي اجتماعي شرکت مي‌کرده است( همانند شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعيد)، و گاه پاره‌اي مأموريت‌هاي مهم را از طرف پدر عهده‌دار بوده است (همانند آبرساني به منزل عثمان در حال محاصره.) سياست‌هاي عملي امام حسن عليه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هيچ‌يک از جنگ‌ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام اين دوره‌ي 25 ساله شرکت ننموده است.
در دوران خلافت پدر
امام حسن عليه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بيعت مردم با حضرت علي عليه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوي‏ترين بازوي آن حضرت عمل کرد. در جريان بيعت، حضوري جدي داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفين و نهروان حاضر بود. پيش از جنگ جمل هم به همراه عمّار ياسر و قيس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ي ابو موسي اشعري ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جاي پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهي‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نيز تمام تلاش خود را براي بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پايان به وصاياي او گوش سپرد.
جانشيني پس از شهادت پدر
حضرت علي عليه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصي خود تعيين کرد. رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم نيز قبل از آن به دو گونه اين وصايت را اعلام کرده بودند؛ يکي به صورت تصريح به امامت امام حسن و امام حسين عليهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصريح به امامت اوصياء دوازده‌گانه‌ي خود، با ذکر اسامي آنها.
امام پس از خلافت
امام حسن عليه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهري): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهري امام حسن عليه السلام، پر ماجرا سپري شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علي عليه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخناني شيوا تلويحاً مردم را به بيعت با خويش فراخواندند.
پس از سخنراني و با تبليغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبيعت کردند. امام نيز بيعتشان را براين اساس که از او پيروي کنند و با هر کس جنگيد، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذيرفت؛ و سپس به تحکيم پايه‌هاي حکومت خويش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبيت نمود و برخي را تغيير داد.
جاسوس‌هاي معاويه را پيدا کرد و گردن زد، نامه‌ي تندي به وي نوشت و او را تهديد به جنگ نمود. نامه‌‌‌نگاري ميان حضرت و معاويه ادامه يافت تا اينکه معاويه لشکري عظيم به سوي عراق گسيل داشت و حضرت نيز درصدد تهيه لشکري براي مقابله با او برآمد.
صلح امام
مهمترين حادثه در زندگي امام حسن عليه‌السلام جريان صلح معاويه با آن حضرت است. تحليل اين حادثه ضروري به نظر مي رسد زيرا خود امام صلحش را حجتي بر آيندگان مي‌داند؛ يعني بر اساس عملکرد حضرت، وظيفه انسان نيز در شرايط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.
بررسي مقدمات و شرايط و عللي که صلح را ايجاب کرد و دقت در کيفيت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافي نتايج شيرين صلح براي جناح حق و ضربه‌هاي سهمگين آن بر جناح باطل به‌خوبي روشن مي‌کند که صلح آن حضرت در حقيقت انقلاب سبزي بود که زمينه انقلاب سرخ حسيني را فراهم ساخت و اين نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم‌ستيزانه، پايه‌ريز انقلاب علمي امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام در عصر طلايي خلأ انتقال قدرت از بني‌اميه به بني‌عباس گشت و به اين ترتيب، اسلام ناب محمدي که در تشيع جلوه‌گر بود، نهال خود را آبياري نمود و به درخت تنومندي تبديل کرد.
امام پس از صلح تا شهادت
تمامي تلاش امام حسن پس از قبول صلح اين بود که فوايد مورد نظرش را از صلح به نتيجه برساند و بر اين اساس در تمام اين مدت به حفظ نيروهاي کيفي و خالص ، بازسازي نيروهاي خسته و وازده و تفسير صحيح اسلام پرداخت.
عملکرد دشمن‌شکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاويه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت.
صورت و شمايل امام
امام حسن عليه السلام به رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم از همه شبيه‌تر بود. زيبايي بي‌نظيري داشت.رنگش سفيد بود و اندکي متمايل به سرخ، چشمانش درشت و سياه، و محاسنش انبوه. جثه‌اي قوي، تنومند و چهارشانه داشت. مويش مجعد (فردار) و قامتش متوسط بود.
سيرت و فضائل و مناقب امام : شمارش مناقب هيچ‌يک از اهل بيت عصمت عليهم السلام ممکن نيست. در زيارت جامعه خطاب به آنان مي‌گوييم: « سروران من! ستايش شما را شماره نتوانم کرد و به آنچه در شأن شماست نتوانم رسيد و به اندازه و قدرتان وصف نتوانم گفت.»
امام حسن عليه السلام نه تنها از اين خطاب مستثني نيست بلکه به خصائصي از قبيل« سبط اکبر» بودن نيز برخوردار است.
حلم بي‌‌پايان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است؛ و فضيلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهي دهد.
معجزات امام : از معجزات آن حضرت جز اندکي در تاريخ نقل نشده است( همانند اينکه پدر را پس از شهادتش به صورت زنده به گروهي نشان داد.) و نيز نمونه‌هايي از استجابت دعا و نفرين‌هاي آن حضرت (همانند رطب دادن نخلي خشکيده به دعاي او.) ولي اکثر معجزات و کرامات حضرت در اخبار از غيب و پيشگويي‌ها تجلّي کرده است.
شهادت امام
تلاش موفق امام حسن براي به‌کرسي نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاويه طرح قتل حضرت را پيگيري نمايد تا بتواند به خواسته ديرين خود يعني تبديل خلافت اسلامي به سلطنت موروثي، جامه‌ي عمل بپوشاند. به اين ترتيب سمي مهلک تهيه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
حضرت پس از مدتي درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجري به لقاء الله شتافت.
برادرش امام حسين عليه السلام، جنازه‌ي او را پس از تغسيل و نماز براي دفن به سوي مسجد و روضه پيامبر برد ولي سرانجام بر اثر ممانعت بني‌اميه در بقيع به خاک سپرد.
ثواب عزاداري و گريه بر امام حسن
رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم سال‌ها پيش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گريه کند، چشمش روزي که ديده‌ها کور مي شوند (روزقيامت)، کور نمي شود و هرکس در مصيبت او اندوهگين شود، روزي که همه دلها اندوهگين است، غم و اندوهي ندارد. زيارت حسن مايه‌ي استواري قدم‌ها در قيامت است.»
شاگردان و ياران امام
نام بيش از 30 نفر از شاگردان و ياران آن حضرت در تاريخ ثبت شده است.
همسران امام
بررسي موضوع زنان امام حسن عليه السلام بسيار لازم است زيرا زشت‌ترين تهمتي که به حضرت از طرف دشمنان و دوستان نادان زده شده است، کثرت اغراق‌آميز ازدواج‌ها و طلاق‌هاي اوست؛ تا جايي که برخي، تعداد همسران آن حضرت را 400 نفر گفته‌اند.
مجموعه زناني که نام خود و پدرشان در تاريخ ثبت است و به عنوان همسر حضرت ذکر شده‌اند، صحيح يا ناصحيح، به ده نفر نمي‌رسد؛ و در حقيقت بني‌اميه خواسته‌اند با تهمت لذت‌طلبي مفرط به آن حضرت، صلح او را به صورتي تحريف‌يافته تفسير کنند.
فرزندان امام
کمترين عددي که درباره فرزندان حضرت نوشته‌اند 7 نفر و بيشترين عدد 23 نفر است. شيخ مفيد ، فرزندان حضرت را 15 نفر مي‌داند( هشت پسر و هفت دختر.)
از دختران حضرت 4 نفر و از پسرانش نيز 4 نفر صاحب فرزند شده اند. البته دو تن از پسران، فرزند پسر نياوردند و به همين جهت نسل تمامي سادات حسني به آن دو پسر ديگر که فرزند پسر آورده اند زيد و حسن مثنّي) منتهي مي‌گردد. در سلسله سادات حسني، دانشمندان، سلاطين، محدّثان و انقلابيون متعددي وجود دارد.

 



تاريخ : سه شنبه 10 دی 1392برچسب:امام حسن مجتبی(ع),امام سوم,حضرت حسن(ع), | 12:41 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

کشتی نوح بعد از 4000 سال پیدا شد! اثبات دیگری برای پنج تن آل عبا و حقانیت شیعه

۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه (کوه های آرارات واقع در منطقه آگری نزدیکی دهکده گارگا کونماز ترکیه ) گذشت و هیچ اکتشافی تا سال ۱۹۷۶ انجام نگرفت. در سال ۱۹۷۶ یک باستان شناس آمریکایی به نام «ران ویت» تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بسیار زود دریافت که این شیء قایق مانند، بسیار بزرگتر ازحدی است که قبلاً تصور می کرد. او بزودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملاً در زمین دفن شده است. اما کشتی کشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و بسختی به جز از ارتفاع قابل رؤیت بود. به دلیل همین عدم مشاهده دقیق از سطح زمین، امکان هر تحقیقی غیر ممکن بود. از سوی دیگر جسم کشف شده آنقدر بزرگ و سنگین بود که هر گونه اقدامی را در وهله اول عقیم می ساخت. «ران وایت» و گروه همراهش که مشتاقانه کار را پیگیری می کردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر می توانست راهگشای کار آنها باشد: «زمین لرزه!» آنها متوجه شدند که حرکت دادن و در آوردن جسم مذکور از درون زمین، به دلیل ابعاد وسیع و بزرگ آن غیر ممکن است و تنها با یک لرزش زمین، این شیء می تواند از دل خاک سر در آورد و مورد کاوش قرار گیرد. از تحقیقات ران ویت مدت زیادی نگذشته بود که در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۷۸، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد. بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می تواند باقیمانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینی ها به خوش بینی مبدل و این سؤال ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع ۱۸۹۰ متری کوههای آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز می تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟… آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟»

طوفان و سیل در زمان حضرت نوح در سطح وسیعی بوسعت کره زمین واقع شده است. به اعتقاد مسیحیان و بنا به نص انجیل، این حادثه عظیم و دهشت آور، برای تنبیه مردمان آن روزگار که دست به سرکشی زده بودند و به منظور نجات نوح پیامبر و پیروانش واقع شده بود. بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و مرگهای دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان می دهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد. وجود لایه های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت می کنند.

پارك ملی كشتی نوح: تاریخ در مورد محل به گل نشستن کشتی چه می گوید؟ داستان کشتی نوح از گذشته های دور مورد توجه اقوام مختلف بوده است. مورخان از ۲۰۰۰ سال پیش نقل کرده اند که توریست ها و مسافران کنجکاو بسیاری از قدیم این منطقه را در کوههای آرارات کشور ترکیه، مورد بازدید قرار می دادند و گاهی تکه های کوچکی از آن به غنیمت برده می شد. در تاریخ آمده است که حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، آشوریان اقدام به ورود به کشتی کردند و موفق به ورود به طبقه سوم آن که در زیر زمین واقع شده بود شدند. این نشان می دهد که اقوال مختلف در مورد موقعیت جغرافیایی کشتی، متفقند.

تکنولوژی پیچیده در ساخت کشتی: اینجا صحبت از ساخت یک قایق کرجی کوچک هشت نفره با ظرفیت چند حیوان کوچک نیست. بحث بر سر تکنولوژی پیچیده ای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی حاذق می طلبیده است. از آنجا که یاران حضرت نوح تعداد بسیار کمی بوده اند، این سؤال پیش می آید که نوح براستی چگونه این کشتی را ساخته است. کشتی ای که تاکنون از عجایب کتب مقدس به شمار می رفت و اکنون یک واقعیت علمی لمس شدنی است. آیا نوح به تنهایی توانسته است کشتی ناوگونه خود را به طول یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی ۳۲۰۰۰ تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش ۴۹۴ اتوبوس دو طبقه مسافربری با تصورات ما درباره قدما، همخوانی دارد؟ براستی چه تعداد جانور و چگونه جمع آوری شدند و در کشتی جایگزینی شدند؟ آب و غذا چگونه تأمین می شد؟ جانوران وحشی چگونه به سوی کشتی هدایت شدند؟ باید کار جمع آوری و هدایت حیوانات کاری سخت بوده باشد ولی بهرحال فرمان خدا باید انجام می شد. …خوشبختانه تحقیق بیشتر در محل، حضور حیوانات را در کشتی یافت شده، تأیید کرد.. کشف مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانات که به صورت فسیل در آمده اند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شده اند ، فرضیه ما را بیشتر به واقعیت نزدیک کرد. علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها و بارها سعی کرده اند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با توده های عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شده اند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند لایه های گل و لای خشک شده اطراف کشتی را در هم بشکنند و از میان بردارند تا شاید راهی برای ورود به اتاقکهای زیرین کشتی پیدا کنند، اما خیلی موفق نبودند. در سال ۱۹۹۱، «گرگ برور» باستان شناس، بخشی از شاخ فسیل شده جانوری را کشف کرد که از قسمت تخریب شده کشتی که فضولات حیوانی بیرون ریخته بودند، به بیرون افتاده بود. به تشخیص محققان، این شاخ که مربوط به یک پستاندار بوده است، مقارن با شاخ اندازی سالانه جانور به هنگام خروج از کشتی در آنجا رها شده است… کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تأیید کرده است. باستان شناسان با کشف رگه ها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گره ها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی بکار رفته اند.  نوارهای مشخص شده خطوط آهنی با آرایش منظم اسكلت كشتی می باشد.. تصویر برداری های راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آنها می گویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست. و اصنع الفلک باعیننا و وحینا (سوره هود، آیه۳۷)   به نظر می رسد که تکنولوژی پیشرفته و رشدیافته ای در آن دوران وجود داشته که به هر حال حضرت نوح (ع) توانسته از آن بهره مند شود. تکنولوژی و تمدنی که ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط مختلف دنیا به این نقطه از جهان معطوف می کند. اکتشافات زمانی جالبتر شد که باستان شناسان توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکاررفته در بدنه کشتی بدست بیاورند. تصاویری که نشان می دهند ۷۲ تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کاررفته است. به نظر می رسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضاهای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف، نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تأیید می کند. در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر کشتی انجام گرفته است که متخصصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود، چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود. کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل کشتی از این جمله بود که در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز می کرد. این آزمایشات، وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفره ها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانه ای را تأیید کرد. در این آزمایشها که به «رادار اسکن» یا «اسکن های راداری» معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانه ای بزرگ که هر کدام چهار متر و ۲۰ سانتی متر بلندی و هفت متر و بیست سانتی متر عرض داشته اند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشته اند. در یکی از آزمایشات رادار اسکن که به درخواست استاندار استان آگری ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، بهم چسبیده بودند.

قطعات كاملاً سنگی شده از قسمتهای چوبی كشتی كه آثار حجاری و برش خوردگی دارند. در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تأیید کرد. این در حالی است که گمان می رفت در زمان حضرت نوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشد. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟ لنگرهای کشتی هم کشف شد! بر بلندیهای تپه های اطراف محل کشتی، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. این اجسام مثلثی شکل سنگی و نیمه صیقلی، شبیه به لنگرهای کشتی های باستانی بودند که «دراگ» نامیده می شدند. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب می شدند. چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقاً نمی دانیم ولی حدس هایی در این زمینه وجود دارد.  کشف شش وزنه یا لنگر کشتی، هر یک مجهز به سوراخی در بالای آن، حدس باستان شناسان را به یقین تبدیل کرد. این وزنه ها در فواصل متفاوت، ظاهراً به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب شده بودند. اندازه کشتی نوح در کتاب مقدس ۳۰۰ ذراع یاد شده است.. واحد ذراع در مصر قدیم در زمان حضرت موسی(ع) برابر با ۵۲.۷ سانتی متر بوده است. با محاسبه این رقم، عدد ۱۵۸.۴۶ متر بدست می آید. طول کشتی مورد کاوش توسط دو تیم مختلف در دو زمان اندازه گیری شد. رقم بدست آمده دقیقاً ۱۵۸.۴۶ متر را نشان می داد. این محاسبات، محققان را در ادامه کاوشها مصمم تر کرد…

کتیبه ای که ادعای دانشمندان را اثبات کرد: روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکیها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی باز نگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. [در کتاب مقدس که گویا این روایت از آن نقل شده، آمده است حضرت نوح(ع) ابتدا یک کلاغ را می فرستد که از فرستادن کلاغ نتیجه ای نمی گیرد و بعد از آن کبوتری را می فرستد- انصاف] درست در دو کیلومتری شرق محلی که کشتی هم اکنون قرار دارد، دهکده ای وجود دارد که «کارگاکونماز» نامیده شده است. نام این دهکده ترکی را چنین ترجمه کرده اند: «آن کلاغ نه توقف می کند نه باز می گردد.» [چارلز برلیتز در کتاب "کشتی گمشده نوح" (ترجمه احمد اسلاملو) نام این محل را "جایی که کلاغ نمی نشیند" ترجمه کرده است- انصاف] محل کنونی کشتی در دل کوههای آرارات از گذشته های دور، به منطقه هشت معروف شده و دره پایین منطقه، محله هشت نام گرفته است. چرا؟ [در کتاب "کشتی گمشده نوح" آمده نام این منطقه به «تمانین» (Temanin) معروف است که به معنی «هشت» است. شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که "نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت." همانطور که می بینیم بین کلمات «ثمانین» (هشتاد) و «تمانین» (هشت) از نظر شکل و معنی شباهت زیادی وجود دارد- انصاف] در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، لوحه ای کشف شد که ادعاهای باستان شناسان را به طرز زیبایی اثبات کرد. کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده می شود که در کنار یک تپه و سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل با هشت نفر انسان کنده کاری شده است… در بالای سنگ کتیبه، دو پرنده در حال پروازند. کشف این کتیبه همگان را به شگفتی واداشت. [کتاب مقدس، سرنشینان کشتی نوح را هشت نفر ذکر کرده است. در روایات شیعه نیز تعداد هشت نفر و هشتاد نفر، هر دو نقل شده است- انصاف] در واقعیت موجود، کوه آرارات در سمت چپ، تپه ای در کنار آن و قله یک کوه آتشفشان در کنار تپه وجود دارد.

کتیبه یافت شده منتسب به حضرت نوح (ع): پیامبر اسلام فرمود: « هنگامی که خداوند اراده کرد قوم حضرت نوح را هلاک کند، به نوح فرمان داد کشتی بزرگی بسازد. جبرئیل نیز با میخ‌هایی برای ساختن کشتی فرود آمد. در میان انبوه میخ‌ها پنج میخ ویژه بود که درخشش خاصی داشت و بر روی هر یک نام یکی از پنج نور مقدس محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین نقش بسته بود. حضرت نوح هر کدام را بر می داشت، میخ همچون ستاره‌ای در تاریکی شب می درخشید. هنگامی که میخ پنجم را برداشت، پس از درخششی، اشکی از آن جاری شد. نوح از جبرئیل پرسید: « این میخ و اشک چیست؟» جبرئیل در پاسخ گفت: « این میخ حسین بن علی است.» حضرت نوح نیز هر یک را در یک طرف از کشتی کوبید. پیامبر فرمود: « در آیه « و حملنا علی ذات الواح و دسر » منظور از « الواح » چوب‌های کشتی و منظور از « دسر » ما هستیم. اگر ما نبودیم کشتی حرکت نمی کرد.» منابع: بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴- امان الاخطار، ص ۱۰۷ و ۱۰۸

گزارش‌ باستان‌شناسی‌ شوروی‌ درباره کشتی‌ نوح: بر اثر این‌ اکتشاف‌، ادارة‌ کلّ باستان‌ شناسی‌ شوروی‌ برای‌ تحقیق‌ از چگونگی‌ این‌ لوح‌ و خواندن‌ آن‌، هیئتی‌ مرکّب‌ از هفت‌ نفر از مهمترین‌ باستان‌ شناسان‌ و اساتید خط‌ شناس‌ و زبان‌ دان‌ روسی‌ و چینی‌ را مأمور تحقیق‌ و بررسی‌ نموده‌ که‌ نام‌ آنها بدین‌ گونه‌ است‌: ۱ ـ پرفسور سولی‌ نوف‌، استاد زبان‌های‌ قدیمی‌ و باستانی‌ در دانشکدة‌ مسکو. ۲ ـ ایفاهان‌ خینو، دانشمند و استاد زبان‌شناس‌ در دانشکدة‌ لولوهان‌ چین‌. ۳ ـ میشانن‌ لوفارنک‌، مدیر کلّ آثار باستانی‌ شوروی‌. ۴ ـ تانمول‌ گورف‌، استاد لغات‌ در دانشکده‌ کیفزو. ۵ ـ پرفسور دی‌ راکن‌ استاد باستان‌ شناس‌ در آکادمی‌ علوم‌ لنین‌. ۶ ـ ایم‌ احمد کولا، مدیر تحقیقات‌ و اکتشافات‌ عمومی‌ شوروی‌. ۷ ـ میچر کولتوف‌، رئیس‌ دانشکدة‌ استالین‌.

کتیبه ای که نام پنج تن اهل بیت بر آن نقش شده: این‌ هیئت‌ پس‌ از ۸ ماه‌ تحقیق‌ و مطالعه‌ و مقایسة‌ حروف‌ آن‌ با نمونة‌ سائر خطوط‌ و کلمات‌ قدیم‌ متّفقاً گزارش‌ زیر را در اختیار باستان‌ شناسی‌ شوروی‌ گذاشت‌: ۱ ـ این‌ لوح‌ مخطوط‌ چوبی‌ از جنس‌ همان‌ پاره‌ تخته‌های‌ مربوط‌ به‌ کاوش‌های‌ قبلی‌، و کُلاًّ متعلّق‌ به‌ کشتی‌ نوح‌ بوده‌ است‌؛ منتهی‌ لوح‌ مزبور مثل‌ سائر تخته‌ها آنقدرها پوسیده‌ نشده‌، و طوری‌ سالم‌ مانده‌ که‌ خواندن‌ خطهای‌ آن‌ به‌ آسانی‌ امکان‌ پذیر می‌باشد. ۲ ـ حروف‌ و کلمات‌ این‌ عبارات‌ به‌ لغت‌ سامانی‌ یا سامی‌ است‌ که‌ در حقیقت‌ اُمّ اللغات‌ (ریشة‌ لغات‌) و به‌ سام‌ بن‌ نوح‌ منسوب‌ می‌باشد. ۳ ـ معنای‌ این‌ حروف‌ و کلمات‌ بدین‌ شرح‌ است‌: توسّل‌ حضرت‌ نوح‌ به‌ پنج‌ تن‌ علیهم‌ السّلام‌ و أسامی‌ آنها بر کشتی‌ «ای‌ خدای‌ من‌! و ای‌ یاور من‌! به‌ رحمت‌ و کرمت‌ مرا یاری‌ نما! و به‌ پاس‌ خاطر این‌ نفوس‌ مقدّسه‌: مُحمّد إیلیا (علیّ) شَبَر (حَسَن‌) شُبَیْر (حُسَین‌) فاطِمَه‌ آنان‌ که‌ همه‌ بزرگان‌ و گرامی‌اند جهان‌ به‌ برکت‌ آنها برپاست‌. به‌ احترام‌ نام‌ آنها مرا یاری‌ کن‌! تنها توئی‌ که‌ میتوانی‌ مرا به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ کنی.

نویسنده : نخعی /امام جماعت مسجد



تاريخ : شنبه 23 آذر 1392برچسب:پنج تن آل عبا,نوح,کشتی نوح,شیعه,کشتی , | 23:29 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

 



تاريخ : جمعه 22 آذر 1392برچسب:سلامی,تصویر,شهر سلامی, | 22:28 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

نجاست هر چیز از سه راه ثابت می شود:

اول آنکه خود انسان یقین کند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابراین غذا خوردن در قهوه خانه و مهمان خانه هایی که مردمان لاابالی و کسانی که پاکی و نجسی را رعایت نمی کنند در آنها غذا می خورند، اگر انسان یقین نداشته باشد غذایی را که برای او آورده اند نجس است اشکال ندارد.

دوم آنکه کسی که چیزی در اختیار او است بگوید آن چیز نجس است، مثلا همسر انسان یا نوکر یا کلفت بگوید ظرف یا چیز دیگری که در اختیار او است نجس می باشد.

سوم آنکه دو مرد عادل بگویند چیزی نجس است و نیز اگر یک نفر عادل هم بگوید چیزی نجس است، بنابر احتیاط واجب باید از آن چیز اجتناب کرد.



تاريخ : جمعه 22 آذر 1392برچسب:احکام شرعی,نجاست,احکام نجاست,, | 20:55 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

مختصری از زندگینامه امام کاظم (ع) : امام موسی بن جعفر (ع) درسال 128 هجری در ابواء بین مکه ومدینه متولد شد. دوران امامت آن حضرت هم زمان باحکومت منصور ، هادی ، مهدی وهارون از خلفاء عباسی بود. شیعیان وپیروان اهل بیت دراین زمان ، مانند دوران ولید وحجاج بن یوسف درشکنجه وسختی  وفشار بسر می بردند . با این حال امام درمدینه همچنان به ادای وظایف امامت وارشاد خلق مشغول بودتا اینکه هارون به خلافت رسید وچون امام را برای خلافت خویش خطر جدی بشمار می آورد به فکر دستگیری ایشان افتاد و دستور داد آن حضرت را از مدینه به عراق انتقال دهند وآن حضرت سالها دربصره وبغداد در زندان بسر می بُردتا اینکه در زندان سندی بن شاهک در سال 183 هجری به تحریک هارون مسموم گردید وبه شهادت رسید .

چند سخن از امام کاظم (ع) : 1- کوشش کنید اوقات شبانه روزی خود رابه چهار بخش قسمت کنید : بخشی برای نیایش وارتباط با خدا ، بخشی برای تامین معاش زندگی ، بخش سوم برای معاشرت با برادران دینی که مورد اعتمادشما هستند ومی توانند لغزشهای شما رایاد آور شوند ودر باطن خیرخواه شما می باشند. بخش چهارم برای پرداختن به تفریحات سالم.

2- دانشمند را به خاطر علمش بزرگ بدار واز مجادله با او بپرهیز ، ونادان را به خاطر نادانیش کوچک دار ، ولی طردش مکن بلکه او را نزدیک بخوان وبه او دانش بیاموز.

3- برای هر چیزی دلیل ونشانه ای است ونشانه انسان عاقل تفکر وخرد ورزی است.



تاريخ : جمعه 19 آذر 1392برچسب:امام کاظم(ع),امام هفتم,امام موسی کاظم(ع), | 21:2 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

روشنگری های سیدالسّاجدین (ع)قیام کربلا را ماندگار کرد.

مختصری از زندگینامه امام زین العابدین (ع) :

امام سجاد (ع) درسال 38هجری درمدینه منوره چشم به جهان گشود. آن حضرت یکی از همراهان امام حسین (ع) در حماسه جاوید کربلا بود.که مشیت الهی ایشان را برای امامت محفوظ نگه داشت. آن امام گرامی به همراه عمه اش زینب (س) درطول اسارت در کوفه وشام مسئولیت خطیر تبلیغ ورساندن پیام امام حسین (ع) رابدوش داشتند بعد از گذرانیدن دوران اسارت به مدینه بازگشتند وآن حضرت درآنجا به نشر معارف اسلامی پرداختند.از جمله آثار ارزنده آن امام همام ادعیه ای است درمجموعه ای به نام ((صحیفه سجادیه )) که به زبور آل محمد (ص) مشهور می باشد ودر آن دقیق ترین معارف الهی بیان شده است وآن حضرت درسال 95 هجری سرانجام به تحریک هشام ،خلیفه اموی ، به دست ولیدبن عبدالملک مسموم وبه شهادت رسید. وپیکر مطهر آن حضرت را دربقیع دفن نمودند.



تاريخ : جمعه 8 آذر 1392برچسب:, | 1:35 | نویسنده : اعضای فعال کانون |



تاريخ : دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:شهر سلامی,سلامی خواف,شهر سلامی خواف, | 23:15 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

ماه مُحَرّم یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ وخونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، پیامبر اکرم (ص) نیز همان را تأیید کرد.محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.

   سلام ای ماه خونین محّرم -------- سلام ای ماه فتح و ماتم

سلام ای ماه پرشور حسینی----- جهان روشن شد ازنور حسینی

سلام ای ماه خون ، ماه شهادت ----- سلام ای ماه پر فیض وسعادت

سلام ما به سالار شهیدان ------- به آن بگذشته از جان، بهرجانان

سلام ما به عاشورای خونین ------  به آن جان برکفان در راه آئین

سلام ما به عباس کبارش ------- سلام ما به زینب خواهر او

                      به قلب پاک و اطهراو 

 

 

 

 

 

 

نویسنده : نخعی /امام جماعت مسجد



تاريخ : دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:, | 22:18 | نویسنده : اعضای فعال کانون |
صفحه قبل 1 ... 29 30 31 32 33 ... 39 صفحه بعد